فراگیری زبان دوم: بایدی برای همه

دهه 1990، دهه آغاز علاقه دوباره به یادگیری زبان های خارجی بوده است و در حال حاضر درک رو به رشدی از نقشی که افراد چند زبانه می توانند در یک جامعه ایفا کنند و نیز درک عمیق تری از مزایای علمی و شناختی حاصل از یادگیری زبان های دیگر شکل گرفته است. در این میان توجه رو به افزایشی از سوی والدین به فراگیری زبان دوم فرزندان در حال شکل گیری است که این مرهون مطالعات و پژوهش هایی است که ثابت نموده اند دوران طلایی فراگیری سنین قبل از دبستان است (لاچ، 1997 و ناش، 1997).

این مقاله به جمع بندی نتایج حاصل از منابع متعددی در خصوص مزایای فراگیری زبان های دوم و سوم می پردازد و پیشنهاداتی را نیز برای تشویق به یادگیری زبان در خانه و مدرسه به والدین و مربیان ارائه می دهد.

 

مزایای یادگیری زبان دوم

 

مزایای شخصی

آشکار ترین مزیت آشنایی با زبان دوم برای کودکان، توانایی در برقراری ارتباط با افراد بیشتر و منابع متنوع تر است. کودکانی که به بیش از یک زبان صحبت می کنند و می نویسند، می توانند با افراد بیشتری ارتباط برقرار کنند، مطالب بیشتری بخوانند و از سفر به کشورهای دیگر بیشتر لذت برده و بیاموزند. تسلط بر زبان دوم به کودکان امکان ابراز عقاید، دانسته ها، و توانمندی های ایشان را داده و همچنین به ایشان کمک می کند تا فهم عمیق تری از تجربیات انسانی جوامع دیگر داشته باشند. افزون بر این، آشنایی با زبان دوم می تواند فرصت های شغلی بیشتری را در محیط رقابتی امروز برای آینده کودکان امروز فراهم کند (ویلانو، 1996).

 

مزایای شناختی و هوشی

نتایج برخی تحقیقات حاکی از آن است که کودکانی که در حال فراگیری زبان دوم هستند نسبت به سایرین خلاق تر بوده و در حل مشکلات پیچیده عملکرد بهتری دارند (بامفورد و میزوکاوا، 1991). مطالعات دیگری نشان می دهد که کودکانی که در بیش از یک زبان مهارت کامل دارند (افراد دو زبانه) در مقایسه با افراد تک زبانه، در هر دو آزمون شفاهی و غیر شفاهی هوش، عملکرد بهتری دارند که این مسئله بیانگر این است که داشتن مهارت در بیش از یک زبان، افراد را قادر میسازد تا به انعطاف پذیری و عملکرد ذهنی بیشتری دست یابند (براک، لامبرت و تاکر، 1974؛ هاکوتا، 1986؛ ودرفورد، 1986).

 

مزایای علمی

گاهی اوقات والدین و مربیان نگرانند که مبادا یادگیری زبان دوم بر توانایی های کلامی کودکان در زبان مادری و نیز خواندن و نوشتن فارسی در مدرسه تاثیر مخربی داشته باشد؛ این در حالی است که مطالعات متعددی در این خصوص خلاف آن را نشان می دهد. برای مثال مطالعه ای در سال 1997 در خصوص توانایی خواندن 134 کودک چهار و پنج ساله نشان داد که کودکان دو زبانه نسبت به کودکان تک زبانه درک بهتری از حروف الفبای دیگر زبان ها از جمله زبان مادری خود داشتند (بیالیستوک، 1997). مطالعه دیگری که به تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از یک آزمون پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان آمریکایی می پرداخت نشان داد که دانش آموزان دو زبانه در آزمون های پیشرفت تحصیلی، نمراتی مشابه یا بهتر از نمرات همه گروه های مورد قیاس به دست آوردند و نیز در تمام طول مدت تحصیلشان به لحاظ علمی افراد موفقی ماندند (توماس، کالیر و ابوت، 1993). مطالعات متعدد دیگری نیز حاکی از وجود رابطه ای مثبت بین مطالعه زبان خارجی و مهارت های زبان مادری بود (باریک و سوین، 1975؛ جنسی، 1987؛ سوین، 1981). همه این نتایج نشان می دهد که یادگیری زبان دوم به تقویت مهارت های زبان مادری (در ایران، فارسی) و سایر مهارتهای علمی کمک می کند.

سایر مطالعات نشان داده است که به لحاظ آماری، دانش آموزانی که زبان های خارجی را فرا می گیرند، نسبت به سایرین نمرات بالاتری در آزمون های ورودی دانشگاه ها به دست می آوردند. همچنین مطالعه انجام شده توسط یک پژوهشگر آمریکایی (ادی، 1981) نشان می دهد که چند سال یادگیری ممتد زبان دوم ممکن است موجب افزایش نمرات در آزمون های استعداد تحصیلی گردد.

 

مزایای اجتماعی

دوزبانگی و چند زبانگی ممکن است منافع زیادی برای جامعه داشته باشد. ایرانیانی که به بیش از یک زبان صحبت می کنند می توانند با رقبای اقتصادی خود در داخل و خارج از کشور رقابت کرده و در هر جایگاه شغلی که دارند موفق تر عمل نمایند. به عنوان مثال، تجار، خبرنگاران، سیاستمداران، کارکنان خطوط هوایی، پزشکان، معلمان، مهندسان و هزاران متخصص دیگر می بایست به منظور انجام هر چه بهتر امور شغلی خود به زبان انگلیسی و یا حتی زبان های دیگر تسلط داشته باشند.

 

مزایا برای کودکان معلول

به طور کلی، کودکانی که دچار اختلالات یادگیری هستند هم می توانند به فراگیری زبان دوم بپردازند و از منافع آن بهره مند شوند (بیکر، 1995). مطالعه مهمی بر روی کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری انجام شده که نشان داد عملکرد کودکان دوزبانه با بهره هوشی متوسط یا پایین، به خوبی عملکرد دانش آموزان با بهره هوشی بالاتر از حد متوسط بوده است (جنِسی، 1976). تکنیکهای ویژه چند حسی که تأکیدشان بر آموزش مبتنی بر قوای دیداری، شنیداری و لامسه است می تواند یادگیری زبان را در این جمعیت خاص از دانش آموزان تسهیل بخشد (اشنایندر، 1996؛ اسپارکس و سایرین، 1991).

 

مزایا برای کودکان با استعداد

از آنجا که دانش آموزان مستعد، به لحاظ زبانی توانایی پیشرفت در زبان دوم را به اندازه زبان مادری دارند، پژوهشگران برنامه های آموزش بیش از یک زبان خارجی را برای این کودکان توصیه می کنند (بریکمن، 1988). به طور معمول، این دانش آموزان با توانایی کلامی بالا و داشتن دایره واژگان پیشرفته، می بایست با بهره گیری از برنامه های درسی که به طور خاص برای تقویت نقاط قوت ذاتی آنها از جمله زبان قوی، ادراک، اجتماعی شدن، و ویژگی های بهره وری طراحی شده اند، مورد آموزش قرار بگیرند (آلن، 1992). تماس زودهنگام با زبان های خارجی و فرهنگ های دیگر، به والدین و معلمان کمک خواهد کرد تا آن دسته از کودکانی را که مستعد بروز استعدادهای زبانی قوی هستند را تشخیص داده و استعداد یابی کنند.

 

گام نخست در آموزشگاه زبان متخصص در آموزش خردسالان و کودکان برداشته می شود!

در آموزشگاه های زبان انگلیسی، والدینی که علاقه دارند فرزندشان به انگلیسی و یا زبان های دیگر تسلط یابد، خردسالان و کودکان خود را در بهترین سن فراگیری به سیستم آموزش رسمی زبان می سپارند. توصیه می شود، والدین با بررسی پیشینه آموزشگاه مدیران و مربیان در انتخاب آموزشگاه ایده ال دقت بیشتری داشته باشند و پس از انتخاب آموزشگاه تا رسیدن به اهداف بلند مدت صبر و حوصله داشته باشند. به خاطر داشته باشید برنامه جامع زبان آموزی فرایندی ده ساله است که برای دیدن اولین نشانه های آن باید سه یا چند سالی صبر داشت.

 

و گام دوم در منزل برداشته می شود!

والدین می توانند از خیلی قبل از رفتن فرزندانشان به آموزشگاه، فراگیری زبان انگلیسی را تسهیل کنند. کودکان می توانند صداها و مفاهیم پایه انگلیسی و یا هر زبان دیگری را از طریق فیلم ها کارتن ها و یا اشعار کودکانه بیاموزند؛ آنها همچنین می توانند شنونده خوبی

برای داستان هایی باشند که پدر یا مادر برای آنها به انگلیسی و به زبان مادری (به طور دو زبانه) می خواند.

در طول دوران زبان آموزی، والدین می توانند با علاقه مند نمودن کودکان نسبت به سایر زبان ها و فرهنگ ها به آنها نشان دهند که توانایی صحبت کردن به زبان دوم مسئله ای ارزشمند است. والدین می توانند با دعوت افراد دو یا چند زبانه به جمع خانواده و دوستان و مکالمه با آنها – ولو با ایرادات متعدد- ارزش و اهمیت زبان آموزی را به فرزند شان در عمل نشان دهند.

 

نتیجه

تحقیقات نشان داده است که یادگیری زبان دوم مزایای بسیاری از جمله بهبود توانایی برقراری ارتباط، رشد شناختی و هوشی، آگاهی فرهنگی و فرصت های شغلی برای خردسالان و کودکان در پی دارد. جامعه نیز به عنوان یک کل، وقتی شهروندانش بتوانند افرادی از سایر کشورها و فرهنگ ها را درک کرده و با آنها ارتباط برقرار کنند، هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ سیاسی و اجتماعی منتفع می گردد. به منظور منتفع شدن فرزندانی که در قرن بیست و یکم پا به سن بلوغ می گذارند، والدین و مربیان می بایست از فرصت ها و منابع بی شمار موجود برای یادگیری زبان دوم بهره جویند.

 

آیا همیشه زودتر آموختن زبان بهتر است؟

اگر چه افراد می توانند در هر سنی به یادگیری زبان های مختلف بپردازند اما مطالعات متعدد حاکی از آن است که احتمال دستیابی به تلفظی شبیه به تلفظ بومی یک زبان در کودکانی که قبل از سنین مدرسه به یادگیری زبان دوم می پردازند نسبت به دیگران بیشتر است (هارلی، 1986؛ پاتکوسکی، 1990). تعدادی از محققان دریافته اند که کودکان از یک توانایی ذاتی در فراگیری قوانین زبانی برخوردارند که این توانایی در سنین بزرگسالی کاهش پیدا می کند (کورتیس، 1995؛ جانسون و نیوپورت، 1989). البته باید بدانیم که سن، مدت و کیفیت زبان آموزی با یکدیگر نسبت عکس دارند. این به آن معنی است که زبان آموزان خردسال اگر چه برای زبان آموزی فرصت بیشتری نیاز دارند (عموما ده سال) ولی در نهایت با کیفیتی مشابه به زبان مادری به زبان دوم مسلط می شوند. از سوی دیگر زبان آموزانی که پس از سنین نوجوانی به زبان آموزی روی می آورند، اگر چه در مدت کوتاهی (عموما دو یا سه سال) به سطح مطلوبی از زبان دوم دست می یابند ولی هر گز به آن زبان به اندازه زبان مادری خود مسلط نخواهند شد.

پس همین امروز با برنامه ریزی بهتر به فکر آینده فرزندمان باشیم. آیا فکر کرده اید که فرزند شما در بزرگسالی به چند زبان مسلط خواهد بود؟

 

دیدگاه خود را بنویسید